متن در مورد فقر
به شریعتی نسبت میدهند که صحیح نیست
این متن رو صمد بهرنگی نوشته
فقر به همه جا سر میکشد
فقر گرسنگی یا عریانی نیست
فقر چیزی را نداشتن است
اما آن چیز طلا و غذا نیست پول هم نیست
فقر گرد و خاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک کتابفروشی مینشیند
فقر تیغه های برنده ماشین بازیافت است
که روزنامه های برگشتی را خرد میکند
فقر کتیبه سههزار ساله ایی
هست که روی آن یادگاری نوشته اند !
فقر پوست موزی است که از پنجره ماشین
به خیابان انداخته میشود....
صمد بهرنگی
برای دیدن و مطالعه ادامه متن از صمد بهرنگی